زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می شدم ، آن قدر پر می زدم در خون که پرپر می شدم ، آتشم گل کردو بالم سوخت با پروانه ها ، کاش چون پروانه در آتش شناور می شدم ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1386/12/09
کبوتر
زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می شدم
آن قدر پر می زدم در خون که پرپر می شدم
آتشم گل کردو بالم سوخت با پروانه ها
کاش چون پروانه در آتش شناور می شدم
کاش در هنگام طوفان سیاه نیزه ها
سرخ تر از شرم بغض آلود خنجر می شدم
پرچمی برشانه های چاک چاک نینوا
مرهمی بر زخم خونین برادر می شدم
ای سرانگشت جنون در فصل رقص عاشقان
زخمه ی گر میزدی تا شعله ورتر می شدم
سوی تو پر می زدم با بوی تو پر می زم
از شمیم روح انگیزت معطر می شدم
با برادر گفت زینب (س) کاش بی تو در جهان
مرغ بی پر باغ بی بر نخل بی سر می شدم
در حریم تو کبوتر ها به باران می رسند
گر به کویت راه می بردم کبوتر می شدم
حبیب الله بخشوده